فقط اسمس
اسمس و داستان و دانستنی و جوک و...

طنز باحال بخونو بخند

کچل باشی، بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی، این همه تفاوت توی شعاع 20 کیلومتر...!!!

***********************

یعنی فقط کافیه تو خونتون بفهمن که امتحان دارین، اونوقت بخوای بری توالتم میگن کجا؟؟؟ مگه تو امتحان نداری؟؟؟

***********************

میازار موری که دانه کش است... در مورد مورچه ای که دانه همراه اش نیست فتوایی صادر نشده می توانید بیازارید...!!!

***********************

تلویزیون داره سیرک نشون میده که چهارتا گاو میان از رو طناب میپرن و میرن! مامانم یه نگاه به تلویزیون میندازه و بعدش یه نگاه به من! میگه : اینا گاو تربیت کردن ما هنوز تو تربیت تو موندیم...!!!

***********************

جاتون خالی دیشب رفته بودم شهر بازی و فقط به یه نتیجه رسیدم: توی شهر بازی تو بعضی از این وسایل بازیش باید یه دکمه ی "غلط کردم" هم بزارن...!!!

***********************

تا حالا دقت کردی وقتی کباب با برنج میخوریم 90% حواسمون به اینه که هردوتاش باهم تموم شه..!!!

***********************

تا حالا دقت کردین لذتی که در پرت کردن شلوار گوشه اتاق هست، تو زدنش به چوب لباسی‎ ‎نیست ...!!!

***********************

بابام اومده تو اتاقم میگه: اینترنت قطعه؟؟؟ میگم: نه چرا قطع باشه!؟ میگه: آخه دیدم داری درس میخونی...!!!

 

 

 

فک و فامیلا مارو باش

دیشب چند دفعه به مامانه گفتم حالم خوب نیست ,بچه ها هم نمیرن فردارو,شاید منم نرم,هر بارم گفت باشه ولی اگه بری بهتره!
صبح بیدار شدم مثله بچه های خوب دارم میرم, بلند شده با عصبانیت میگه:واسه چی هیچکس نمیره تو داری میری!!! هیچی نگفتم فقط یه نگاه بهش کردم .
بعده 5دقیقه فکر کردن بهم میگه:اهااااان! فقط به هوا دوستات میری دانشگاه!!!!!! هان زدم تو خال??!!!!!
آآآآآآآآآآخه این مامانه ما داریم:ای خدااااااا
**************************
یه مادر بزرگ داریم وقتی می خوابه به طرز وحشتناکی خروپف می کنه...
پسر داییم اومده بود خونمون... شب از خواب بیدار میشه میره پیش مامانش میگه:
مااااامان...مااااامان پاشو خرس اومده
فک و فامیل :)
من :)))
مامان بزرگم :(
خرس های مهربون :((
**************************
یه خواهر زاده دارم چهارسالشه چند روز پیش بهم میگه تو یه پول سبز بمن بدهکاری(هزار تومنی منظورشه) میگم من که پول از تو نگرفتم.برگشته میگه یادته چندبار از بستنی ام گاز زدی؟ من:-((((
**************************
دیروز رفتم دانشگاه دمپایی پام بود از هراست صدام زدن رفتم یارو کوتاه نمیومد کم بود بندازم بیرون گفت خوابگاهی هستی گفتم نه نیروگاه میشینم(بوشهر) یه دفه جو گیر شد گفت خوشبختیم منم نیروگاه میشینم.... بعد الگوریتم دور زدن بقیه پرسنل و هراستیارو بهم داد!!!!
هراست با مرامه ما داریم!!
والا این هم یه جور پارتی شدنه
**************************
یه همسایه داشتیم، یه دفه رفتم دم خونشون،درو که باز کرد دیدم کل صورتش قهوه ای،بعد از چند مدت فهمدم شوکوپارس میزدن صورتشون بجای کرم:-|:-|
**************************
رفتم خونه دیدم خواهرم و یه مارمولکه ذل زدن بهم و دارن بهم نگاه میکنن!
منم یاد فیلمای هندی افتادم!
هیچی دیگه از اتاق اومدم بیرون که مزاحمشون نشم فقط نمیدونم چرا یهو خواهرم جیغ زد!!!!
فک کنم علف به دهن بزی شور اومده نه؟!!!
**************************
مادرخانمم سکته ناقص زده بود فقط نیگامیکردنه حرف میزد نه میشنید منم بالاسرش بودم گفتم زنگ بزنیداورژانس خانمم زنگ زد فقط آدرس داد وقتی صدای آژیراومدرفتم بیرون دیدم ماشینه آتش نشانیه! هیچی مادرخانمم سکته أش کامل شد. تواون شرایط همه ریسه رفته بودن مادرخانمم افتاده بودیه گوشه. همچین خانواده سرخوشی هستیم.
**************************
نصف شب تو خونه تنها خوابم بعد پسر خالم از دیوار اومده بالا تو خونه مثله گوریل اومده بالا سرم اونم تازه تو تاریکی مطلق صدام میزنه مصطفی پاشو تا بریم قلیون بکشیم!!!!
تا چند روز من شوک زده شده بودم فکر میکردم جن دیدم:(
خداوکیلی اینم پسرخاله جن نما است که ما داریم؟!!!
**************************
این داستان مربوط میشه به 11 سال پیش:
پسرخالم وقتی 5 سالش بود یه جوجه ی بامزه خریده بود یه بار رفتم خونشون دیدم با یه دستش سر جوجه رو گرفته با اون یکی دستش هم پاهای جوجه رو گرفته داره میکشه بهش گفتم: چیکار میکنی؟؟؟ گفت : خیلی کوچیکه میخوام قدش بلند بشه!!!
من o:
جوجه :(
پسرخالم :))
**************************
من: مامان امشب چی بخوریم؟
مامانم:خب معلومه دیگه غذا!!
من:نه منظورم اینه که چی داریم؟
مامانم:شام
من:یعنی تو غذا چه چیزایی هست؟
مامانم:چیزای خوششششششمزه
من :|
**************************
رفته بودیم روستای حومه تهران هفته پیش خونه عمویٍ شوهرخالم! عروسی داشتن،آقا منو پسرخاله هام تیپ زده بودیم با پسرعمو شوهرخالم رفتیم روستاشونو نشون بده از بالا پشتٍ بومو درو دیوارم دختر بود که مارو دید میزد مام خندمون گرفته بود تانک!
یه دفعه یه گله گوسفند داش میومد طرفمون من خودمو کشیدم کنار که کثیف نشم، آقا یه بزٍ دماغو عطسه کردش آبٍ دماغش پاشید رو شلوارٍمن! همه زدن زیرٍ خنده! هیچی یکم جلوتر رفتیم یه جا آب جمع شده بود غازا و اردکا داشتن آب تنی میکردن تو آب گل! یه دفعه یه غازٍ 30کیلیویی بال زد بال زد زارت افتاد تو بغلٍ پسرخالم ! یعنی بگم تا رسیدیم خونه دل و رودَمون پاره شد از خنده دروغ نگفتم!
فک و فامیلٍ داریم تو روستا خداییش مثلاً تیپ زده بودیم!!
**************************
داداشم5سالشه میره مهدکودک ! یه روز برگشت گفت امیر اگه یه دخترٍ بهت کیکشو بده بعد تو بهش بگی خودت داری با احساساتش بازی کردی؟؟
من؛ چطو مگه ایمان؟؟
ایمان؛ آخه دخترا همیشه میان به من کیک میدن ! منم برا خودمو نمیخورم دیگه، یکیشون اومد بهم کیک بده پسش زدم!!!!!! دوستام میگن عاشقم شده!! حالا واسش ناراحتم برم کیکشو بگیرم فردا؟؟
من؛ آره ایمان از دستش نده حالا از کدوم کیکا بود؟؟
ایمان؛ رولت!! ولی من واسه کیک نمیخوامش!!!
یعنی از وقتی باهام دردو دل کرده رفتم تو فکر و خیال!
ما تو این سن و سال چه غلطی میکردیم؟؟
ههههههعی دنیا آخرتمو گذاشتی تو فرغون!
داداشٍ عاشق پیشه اس دارم من؟؟
**************************
آشپزخانه ی ما :
- مامان امشب قرمه سبزی درست کن!
- چه خبرته ؟ یه ماه قبل برات پختم! دم به دقیقه که قرمه سبزی نمیخورن...
- مامان امشب شام چی داریم؟
- کوکو سیب زمینی!
- وای مامان دیشب کوکو خوردیم که؟!
- اولاً دیشب نبود و پریشب بود ، دوماً اون کوکو سیب زمینی با لوبیا بود و این کوکو سیب زمینی خالیه!!
مامانِ منطقیه من دارم؟!

 

سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : ارمان دولتی

تفاوت طنز باخت در ایران و اروپا

دوستان عزیز این متن کاملا جنبه طنز داشته و توهین به هیچ شخصی حساب نمیشود

مربی تیم بازنده شطرنج در اروپا:
امروز روز ما نبود و زیاد هم خوب بازی نکردیم.
مربی تیم بازنده شطرنج در
ایران:
کورنومنت که افتضاح بود. هوا هم آلوده بود و اسب و فیل ما رو از نفس انداخت. زمین بازی هم به درد گوسفند چرانی می‌خورد.

مربی تیم بازنده والیبال در اروپا:
امروز تمرکز خوبی روی بازی نداشتیم و تیم رقیب بهتر از فرصت‌ها استفاده کرد.
مربی تیم بازنده والیبال در ایران:
تور که سوراخ بود! توپ که باد نداشت و مربع بود و من نمی‌دانم فدراسیون خجالت نمی‌کشد از این وضع توپ. من واقعا متاسفم برای این ورزش.

مربی تیم بازنده منچ و مارپله در اروپا:
مقصر شکست امروز من بودم و دیگر هیچ. به تیم برنده هم تبریک می‌گم.
مربی تیم بازنده منچ و مارپله در ایران:
تاس که اصلا نمی‌چرخید. مارها هم که برای آنها خوش رقصی می کردند و فقط به ما نیش می‌زدند. داوری هم که فاجعه! تماشاگر هم دائم توی صورت ما لیزر انداخت…واقعا یه مشت بووووووق دارند این ورزش را اداره می‌کنند! خاک بر سر ما که آمدیم توی این ورزش. و خاک بر سر تیم مقابل که با این دودره‌بازی‌ها تیم ما را برد و خاک بر سر تماشاگری که اینطوری به بچه‌های ما فحش داد و خاک…

مربی تیم بازنده واترپلو در اروپا:
بچه های ما امروز خسته بودند و نشد تاکتیک‌ها به درستی اجرا بشه.
مربی تیم بازنده واترپلو در ایران:
آبش که خیس بود. زمین که موج داشت. تیر دروازه ها هم به اراده تیم مقابل تکون می‌خورد. بازیکنان حریف هم توی آب هر کاری خواستند کردند، آب رو اصلا نمی‌شد بو کرد! توپ هم که لیز بود. من نمی‌دونم واسه چی اصلا ما مسابقه برگزار می‌کنیم.

مربی تیم بازنده فوتبال در اروپا:
تیم مقابل امروز خیلی بهتر از روزهای قبل بازی کرد و متاسفانه خط دفاع ما نتونست اونطور که باید ظاهر بشه.
مربی تیم بازنده فوتبال در ایران:
یعنی من …(از انتشار باقی کلمات معذوریم!)

شنبه 25 خرداد 1392برچسب:, :: 20:48 :: نويسنده : ارمان دولتی

جوک های باحال و خنده دار

 

     به مامانم میگم موهام میریزه،میگه کمتر برو اینترنت !!!
    خواستم بگم اگه دردی،مرضی،سرطانی چیزی دارین بگین از مامانم بپرسم دلیلش چیه !!!

جوک های جدید و خنده دار

    تنبلی بد دردیه...
    یک ساعت پیش یه آلو خوردم، هستش هنوز تو دهنمه
    حال ندارم برم بندازم سطل آشغال
    کسی می دونه چند ساعت طول می کشه تا با بزاق دهن تجزیه بشه؟

جوک های جدید و خنده دار

    بعد از مدّت ها امروز یه چی خریدم که روش نوشته بود
    Made in iran!!!
    چند بار چشامو مالیدم تا مطمئن شم اشتباه نخوندم!!!
    .
    .
بغض چنگ انداخته تو گلوم! خدایا شُکرت! بالأخره ما تا جایی پیشرفت کردیم که تونستیم به " تکنولوژی پیچیده ی سیم ظرفشویی" دست پیدا کنیم!

جوک های جدید و خنده دار

    حالم اینقد خرابه که دارم جاستین رو با مجید خراطها باهم گوش میدم
    *******أصــــن یــــه وضــــیـــــه*********

جوک های جدید و خنده دار

    خواهرزادم کلاس اوله تکلیفشون اینه از ۱ تا ۹۰ بنویسن، حالا این خواهرزاده ما یه عدد مینویسه درازمیکشه یه غلت میزنه یه عدد دیگه یه کارتون می بینه یکی دیگه گرسنه میشه. میگم دایی اینجوری تا صبم تموم نمیشه میگه
    خسته ام میفهمی... خسته!

جوک های جدید و خنده دار

    دیدی درد نداشت؟
  جمله نوستالژیک پدر و مادرها بعد آمپول زدن به بچه هاشون در حالی که بچه داره خون گریه میکنه
    یعنی اون همه اشک ماله شوق بوده
 

جوک های جدید و خنده دار

   یعنی اعتماد به نفس بعضیا رو اگه صندوق صدقات داشت الان بانک مرکزی بود

جوک های جدید و خنده دار

    یکی ازتفریحاتم اینه که توی میهمانی های رسمی به دوستانی روبه رویم پیام میفرستم :شلوارت پارست !!
 امتحان کنیدطرف حداقل پنج کیلوکم ﻣﻴﮑﻨﻪ

جوک های جدید و خنده دار

یه سوال فنی…به بچه ی جوجه تیغی چی میگن؟
جوجه جوجه تیغی؟توله جوجه تیغی؟جوجه تیغاله(گوساله،بزغاله…) !

جوک های جدید و خنده دار

خداییش خیلی حال میده ها
فامیلیت صالح باشه
بعد اسم بچه ات رو بزاری ساحل
ملت دچار خود درگیری میشن !

جوک های جدید و خنده دار

دقت کردین اونایی که میخوان برن دندون پزشکی
۶-۷ برابر از قبل بیشتر مسواک میزنن که نشون بدن دندوناشون تمیزه !؟

جوک های جدید و خنده دار

فقط یه ایرانیه که وقتی دنبال یه روش برای کاهش وزن میگرده
میپرسه چی بخورم که لاغر شم؟
برای لاغر شدن هم میخواد بخوره!

جوک های جدید و خنده دار

من وقتی چهار سالم بود؛
از جلو دبیرستانا دخترانه که رد میشدم دخترا برام غش میکردن!
البته الانم اگه رد میشم غش میکننآ، ولی از خنده!!

جوک های جدید و خنده دار

من و بابام رفته بودیم مهمونی، حوصله م سر رفت بهش مسج دادم”بابا پاشو بریم”.
وسط صحبتش بود گوشیشو برداشت همه هم منتظر بودن که صحبتشو ادامه بده ،
بلند گفت :عه تویی؟ باشه باباجان الان میریم!


من مورچه ای رو مسخره می کردم که سال ها عاشق یک تفاله ی چایی بود

خودم رو فراموش کردم که زمانی عاشق آشغالی بودم که فکر می کردم آدمه !

 

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠

 

والدین گرامی

اینقدر نگین

"وقتی ما سن شما بودیم این جورخوب بودیم، اون جورخوب بودیم"

مادر بزرگ ها دهن لق تر از چیزین که فکر می کنین !

 

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠

 

با عشق به من به من خیانت کردی

دل دادم و تو رد امانت کردی

رفتی و چه آسوده ز من دل کندی

هر دو قلمت خورد اگر برگردی !

 

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠

 

چند سال بعد :

پسرم شما یادتون نمیاد ما یه زمانی آبگوشت رو با نون میخوردیم !

 

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠

 

هی لوتی ۳ راه بیشتر نداری :

۱.با من باشی

۲.با تو باشم

۳.توافق کنی که باهم باشیم !

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠

 

غضنفر و اهالی شهر غضنفر اینا برای پیوستن به مختار عازم کوفه شدند !

 

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠

 

شاد بروید و شاد روان برگردید !

(روابط عمومی هواپیمایی ایران)

 

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠

 

به غضنفر میگن فامیلی دکترت چیه ؟

میگه : ترابی

میگن اسمش چیه ؟

میگه : فیزیو !

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠

 

هرکس که نداند و نداند که نداند/ در جهل مرکب ابدالدهر بماند

هرکس که نداند و نخواهد که بداند/ حیف است چنین جانوری زنده بماند !

 

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠

 

می دونی شباهت تو با گل چیه؟

هر دو تون عشقین با این تفاوت که گل عشق زنبور عسله ولی تو عشق مگس!

 

♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠

 

یه سوال به سوالای شب خواستگاری اضافه شد :

دختر شما روزی چند تا نون می خوره!؟

این شعر چه عمودی و چه افقی یه جور خونده میشه!                         

  از  چهره      افروخته        گل  را               مشکن

  افروخته       رخ  مرو        تو  دیگر            به چمن

 

   گل را          تو دیگر        مکن خجل      ای مه من

 

   مشکن       به چمن       ای مه من      قدر سخن

شنبه 25 خرداد 1392برچسب:مطالب طنز,جوک,داستان عاشقانه,, :: 19:43 :: نويسنده : ارمان دولتی

شاگردی از استادش پرسید: عشق چست ؟

استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد

داشته باش كه نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی...

شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.

استاد پرسید: چه آوردی ؟

با حسرت جواب داد:هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به

امید پیداكردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم.

استاد گفت: عشق یعنی همین...!

شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست ؟

استاد به سخن آمد كه : به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش

كه باز هم نمی توانی به عقب برگردی...

شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهی با درختی برگشت .

استاد پرسید كه شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین

درخت بلندی را كه دیدم، انتخاب كردم. ترسیدم كه اگر جلو بروم، باز هم دست خالی

برگردم .

استاد باز گفت: ازدواج هم یعنی همین...!

و این است فرق عشق و ازدواج ...

شنبه 25 خرداد 1392برچسب:, :: 19:39 :: نويسنده : ارمان دولتی

پسر بودن یعنی سربازی درانتظارته اول جووونی


پسر بودن یعنی صبح تا شب بدویی دنبال کار عاقبتم کار پیدا نکنی


پسر بودن یعنی بدون تحصیلات و شغل مناسب بایدسرتو بزاری زمین بمیری چه برسه زن بخوای


پسر بودن یعنی افسوس بخوری دخترباشی


پسر بودن یعنی در همه ی موارد مرد خونه هستی حتی موقع دزد اومدن


پسر بودن یعنی هر روز یه شکست عشقی خوردن


پسر بودن یعنی عمرا عزیز دل بابا باشی


پسر بودن یعنی مثل عقده ای ها آرایش کردن و موبلند کردن


پسر بودن یعنی ول معطل بودن


پسر بودن یعنی احساس برتری الکی نسبت به دخترا


پسر بودن یعنی ابراز احساسات کنی بدبخت و زن زلیلو تو سری خور محسوب میشی


 

پسر بودن یعنی دق کنی ولی گریه نکنی

 

شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, :: 19:32 :: نويسنده : ارمان دولتی

آقای ایرانسل !نوکرتم !داداش !

به امام حسین من دوست ندارم تو مسابقه شما شرکت کنم!

به جون مامانم adsl دارم!

صبح به صبح، ساعت ٧ منو با اس ام اس فروش ویژه بیدار نکن.

شارژ جایزه بخوره تو سر عمت 100000تومان شارژ کنم 100تومن بدی!

موبایل بانک نمیخوام

!اینقدر واسه هر چی تبریک نگو!

نکن برادر من !نکن پدر من!

من تا حالا از شما پیشواز گرفتم؟بابام گرفته؟ننم گرفته؟؟؟؟کی گرفته؟
چی میخوای از جوووون ِ من اخه ؟

دس از سرم ورداااااااااااااااااااااا ااار

 

لطفا نظر بدهید.

شنبه 27 خرداد 1392برچسب:, :: 19:31 :: نويسنده : ارمان دولتی

 

 دختر بودن یعنی 24 ساعت تو خونه نشستن

دختر بودن یعنی هر روز کل کل و دعوا با پسرای کوچه

دختر بودن یعنی صدای تق تق پاشنه کفش توی راهروی دانشگاه

دختر بودن یعنی پس کی خواستگار میاد؟ترشیدیم!

دختر بودن یعنی دست به سیاه و سفید نزدن

دختر بودن یعنی هر روز یه ست لباس

دختر بودن یعنی کندن از پسر موقع ازدواج

دختر بودن یعنی خانوم خونه بودن و عشق و حال

دختر بودن یعنی عزیز دل بابایی

دختر بودن یعنی پریدن تو بغل بابایی وقتی که از در میاد تو

دختر بودن یعنی هر روز با یکی دوست شدن

دختر بودن یعنی هر سری با مامان بابا بری مسافرت شمال

و دختر بودن یعنی هزارتا خوشبختی دیگه

 

 

                   

 

خب دیگه آخرای امتحاناته، این مطلب رو گذاشتم یه کم روحیتون عوض شه 

اگه دوستام میتونستن ۵ثانیه بعد از اینکه گوشی رو قطع میکنم رو بشنون،
تا الان هیچ دوستی نداشتم !
.
.
.
دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام :
تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیار، سفره پهن کن !!
محبت همینجوری داره میپاچه رو در و دیوار
.
.
.
گرگه میره دم خونه شنگول منگول در میزنه
یه دفعه خرسه گریه کنون میادبیرون میگه: بابا تو مارو کشتی
الان اینا ۲۰ ساله از اینجا رفتن !
بیشعور کثافت ولمون کن دیگه !
گرگه میگه : خیلی بیشعوری برات نذری آوردم !
.
.
.
حیف که من ترم آخرم
وگرنه تصمیم گرفته بودم از ترم بعد بخونم
.
.
.
بعضی شبا که خوابم نمی بره، یه جوری که مغزم بشنوه می گم:
خوب! برم یه کتابی بیارم بخونم…
هیچی دیگه، اصلا بیهوش می شم!
.
.
.
قرار بود با یه اسب سفید برم دنبال دخترِ آرزوهام
بعد به این نتیجه رسیدم “خوو لامصب یکی دو تا نیستن که !”
حالا قرار شده یه وَن بگیرم یکی یکی برم دنبالشون ! والـــــــــا !!
.
.
.
توصیه بابام به من موقع رانندگی
سر کوچه ها یواش تر بپیچ ؛
شاید یکی بی شعورتر از تو پیدا شد که از اونور بیاد
.
.
.
رفتم عسل بخرم فروشنده میگه عسل خوب داریم ۷۵ تومن
خوانسار هم هست ۵۷ تومن
عسل ۳ تومنی و ۵ تومنی هم داریم …
فک کنم اون آخریا دیگه آزمایش ادرار زنبور بوده !
.
.
.
الان کامپیوترم خودش ری استارت شد !
فک کنم فهمید من تشنمه
.
.
.
آینده شغلی معدل در
ایران چیست؟
معدل ۱۹-۲۰= دکتر، مهندس، استاد
معدل ۱۹-۱۷= معلم
معدل ۱۷-۱۴= کارمند
معدل۱۴-۱۲= مدیرعامل
مردود= میلیاردر
.

برای دیدن بقیه این اسمس و جوک به ادامه مطلب بروید...



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 صفحه بعد
پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 10
بازدید کل : 65810
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1



Alternative content